نوشته های یک معلوم الحال

نکند عمق دریایش عشق را رسوا کند

نوشته های یک معلوم الحال

نکند عمق دریایش عشق را رسوا کند

ببری

 

ببری مرا خورده است 

از صبح تا شب  

شعر می گویم

پروانه

 

پروانه توی دست شویی 

گیج پریشان حالی ما بود گویی

مگس

کتاب را می بندد 

نویسنده 

امضای مگس! 

 

....... 

 

می روند و می آیند 

مورچه ها و مگس ها 

افتتاح جشنواره شکر 

 

........... 

 

لیوان وارونه  

وز وز مگس 

شب زمستانی 

 

.......... 

  

بازار عطر فروشان 

دماغشان را می گیرند 

مگس ها

ادامه مطلب

در ادامه تاویلات اینترنتی خود امروز می خواهیم مبحث شیرین «دنبالک» را باز شکافیم. 

دنبالک از جمله امکانات شایسته ای است که در سایت ها و بلاگ ها پیش بینی شده تا شخص نویسنده بتواند دنباله ی مطالب مهم و مطول خود را به صفحات بعدی احاله دهد و دست خواننده را برای نخواندن آن باز بگذارد. 

اما به نظر من خاصیت مهم دنبالک که باعث می شود ما اینقدر آن را دوست داشته باشیم کلیک اضافه ای است که از رهگذر آن نصیب صاحبان سایت ها و وبلاگ ها می شود. و البته در این امر خیر مشارکت مخاطبان و بینندگان و ویزیتور های صفحات گشترده نقش مهمی ایفا می نماید. 

 دنبالک در واقع جلوگاه مشارکت خالق اثر و خواننده اثر در عرصه اینترنت است. اگر از همین الان همه مخاطبان تصمیم بگیرند هیچ دنبالکی را کلیک نکنند می دانید صفحه وب شاهد چه فجایع دردناکی خواهد بود؟ لذت درک مطلب از بین خواهد رفت و «خوانش» که بزرگترین مساله ی دنیای پست مدرن است پا در هوا خواهد ماند. مرگ مولف آغاز خواهد شد!  

دنبالک پیوند عمیقی با شمارشگر وبلاگ دارد از این رو ادبای وبلاگستان فرموده اند: بر هر دنبالکی کلیکی واجب است و در هر کلیک دو صد نعمت موجود. چون بزنی یک شماره خواهد افتاد و بازگردی شماره ای دیگر. 

رفت و برگشت کلیکی در دنبالک مثل دم و باز دم امری حیاتی است. 

البته حساب خوانندگان بی معرفتی که چون به دنبالک روند به صفحه نخست باز نگردند و از همان جا بروند پی کارشان جداست! اینان لابد به اصل بقا توجهی ندارند. گو نداشته باش!

 

ادامه مطلب ...

تنهایی

بی تو تنهایی ام چیست؟ 

                           

                                  پوست موزی 

 

                                                     که از شیشه افتاده بیرون!